سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که حق کسى را گزارد که حقش را به جا نیارد ، به بندگى او اعتراف دارد . [نهج البلاغه]
دل مجنون

 

در دوران کودکی

در میان املاء هایمان 

 ان قدر کلمات سخت را به ما یاد اوری کردند  تا فراموش نکنیم

تا عاقبت کلمات ساده ای چون

خدای

را فراموش کردیم

 


کلمات کلیدی: همه چیز


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 86/5/12:: 8:14 عصر     |     () نظر

دوسوال مطرح است.یکی چرا امام حسین شهید شد؟ دیگر این که چرا دستور داده اند که عزای امام حسین همیشه اقامه شود و نتیجه این که ما هر سال دوماه محرم و صفرو بلکه غیر این دو ماه وقتها و عمرها و خرج ها و انرژی ها صرف میکنیم

در جواب سوال اول خیلی حرفها گفته شده .دشمنان گفته اند امام حسین قصد حکومت داشته و کشته شد به عبارتی هدف شخصی داشت و نرسید.دوستان ساده اندیش گفته اند کشته شد تا گناهان امت بخشیده شود.بعضی ها حتی جنبه اسمانی به ان داده اند و ان را گفته اند که نصاری در باره عیسی (ع)گفته

خیلی از ذاکرین کشته شدن حضرت را از قسمی جلوه میدهند که گویا شخصی مظلوم و بی تقصیر بود و بی جهت کشته و نفله شد و ضایع شد و هدر رفت

معمولا تذکر حادثه سید الشهدا از قبیل اظهار تاسف است.ان هم اظهار تاسف از کشته شدن سید الشهدا که افسوس اقا را به همراه یارانش ،به همراه فرزندانش نفله شد.

حال ان که غلط ترین غلط ها ان است که امام حسین را نفله شده به حساب بیاوریم،امام حسین به عکس ،به هر قطره خون خود یک دنیا ارزش داد .کسی که موجی ایجاد کرد که قرنها بعد از اواساس کاخ ستمگران را متزلزل کردو در قرن حاضر هم غالب حوادث داغ در محرم ایجاد میشود،خون او هدر رفته است؟درباره فلسفه شهادتش نیزحقیقت همان است که خوش فرمود:نمبینید حق را که به ان عمل نمیشود و باطلی را که از ان نهی نمیکنند؟در چنین حالتی مومن حق دارد که به استقبال مرگ برود

اما جواب سوال دومباید گفت تکالیف شرعی بی حکمت نیست.

منظور این نبوده که همدردی و تسلیتی باشدبرای خاندان رسول،به قول روضه خان ها زهرا را خوشحال بکنیم.خیال میکنیم هر چه قدر ما بیشتر گریه کنیم تسلی خاطر بیشتری برای حضرت زهرا و رسول است.چقدر در این صورت ما حضرت رسول و حضرت زهرا و امام حسین را که همیشه ارزوی شهادت داشته اند وان را فخـر می شمردند کوچک کرده ایم و خیال میکنیم بعد از حدود هزار وچهارصد سال در حال جزع و خزع هستند

اگر ما به بزرگداشت محرم وصفر توصیه شده ایم منظور این است که داستان کربلا به صورت یک مکتب تعلیمی وتربیتی همیشه زنده بماند .در حقیقت جواب سوال اول،اگر درست جواب داده شودجواب سوال دوم هم معلوم میشود.

 

نقل کرده اندکه امام صادق(ع)به عبد الله حماد بصری فرمود:به من خبر رسیده که در نیمه شعبان گروهی از نواحی کوفه و مردمی دیگر بر سر مزار حسین(ع) میایندو زنانی نیز برای حسین(ع)نوحه گری میکنند وعده ای قران میخوانندوشماری حوادث کربلا را بیان میکنند گروی مرثیه میخوانند.عبد الله عرض کرد:فدایت شوم اری ،من نیز قسمتی از ان را فرموده ایی دیده ام.امام فرمود :شکر خدای که را که در میان مردم گروهی را قرار داد که نزد ما می ایند برای ما اهل بیت مرثیه میخوانند و دشمنان ما را کسانی قرار داد که به انها خرده گرفته میشود و اعمالشان زشت شمرده میشود.

.معلوم میشود فلسفه عزاداری تهدید دشمن و تقبیح کارهای اوست.البته حضرت زهرا خوشحال میشود از عزاداری ما،از باب این که نیت و هدف عزاداری حضرت زهرا و حضرت رسول و حضرت امیر و امام حسین یکی است و ان:یتلوعلیهم ایاتهو یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه است

حضرت زهرا خوشحال میشودکه به وسیله ذکر فرزندش مردم در دنیا و اخرت سعادتمند شوند،خوشحال میشود که مردم در همان راهی حـرکت کنند که فرزندش حسین حرکت کرده.

برگرفته از کتاب حماسه حسینی استاد شهید مطهری،جلد سوم


کلمات کلیدی: سقراط


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 86/5/1:: 12:1 صبح     |     () نظر

ابو حرب بن ابی اسود از پدرش نقل میکند که به ربزه رفتم و بر ابوذر وارد شدم ابوذر برایم حدیث کرد که :

هنگام ظهر به مسجد رفتم جز پیامبر و علی(ع) کسی را ندیدم از فرصت استفاده کرده و گفتم پدر و مادرم به فدایت ای پیامبر خدا مرا سفارشی کن که با ان خداوند مرا سودی رساند

پیامر فرمودند:

ای ابوذر!خدا را چنان بپرست که گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند

بدان که نخستین گام در پرستش خدا شناخت است

ای ابوذر! پنج چیز را قبل از پنج چیز دیگر غنیمت شمار

جوانی را قبل از پیری،تندرستی را قبل از بیماری،ثروت را پیش از فقر،

اسایش را قبل از اشتغال و گرفتاری،زندگی را قبل از مرگ

ای ابوذر! ارزوهایت را دراز مکن که تو امروز زنده هستی و معلوم نیست فردا هم زنده باشی

ای ابوذر!اگر به مرگ و پیش امدنش فکر کنی هر ایینه ارزو فریب خوردن نسبت به ان را دشمن خواهی داشت

ای ابوذر!مبادا در هنگام غرور و خودخواهی خشمگین شوی و راه بازگشت برای خود نداشته باشی

 

ای ابوذر!چیزی مانند جهنم ندیدم که گریزنده از ان خفته وغافل باشد و نه چون بهشت دیدم که خواستار و طالب ان خفته باشد

ای ابوذر! هنگامی که از تو چیزی پرسند که نمیدانی بگو نمیدانم تا از عواقب ان نجات یابی

ای ابوذر !پرهیز کاران بزرگ و اقایند و فقیهان راهبرانند .

مجالست و هم نشینی با هر دو ایشان باعث افزایش دانش و فضل و تقواست

ای ابوذر!همانا شخص مومن گناهش را چون صخره ای میبیند در بالای سرش که هر لحظه ممکن است بر سرش سقوط کند و کافر گناه را چون پشه ای بند که از جلوی بینی اش میگذرد

ای ابوذر!به کوچکی گناهت نگاه مکن بلکه بنگر در مقابل چه کسی سر پیچی کرده ای

ای ابوذر!تا زمانی که د رنماز هستی در خانه پادشاه را میکوبی و هر کس در خانه پادشاه را زیاد

بکوبد عاقبت ان در به روی او بازخواهد شد

ای ابوذر!هیچ چیز بنده را مانند سجود پنهانی به خدا نزدیک نمیکند

ای ابوذر !همانا دنیا ملعون و نفرین شده است و هر چه در ان است ملعون است به جر چیزی که در ان رضای خدارا بجویند

ای ابوذر!در هنگام تشییع جنازه و در میدان نبرد و هنگام تلاوت قران صدای خود را اهسته کن

ای ابوذر!خداوند میفرماید اگر بنده ای میل مرا به میل خودش ترجیح دهد،بی نیازی را در وجودش قرار میدهم و کوششش را متوجه اخرت میکنم و اسمانها و زمین عهده دار روزی

او میشوند


کلمات کلیدی: زندگی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 86/2/25:: 10:32 عصر     |     () نظر

سلام

بعد از چند وقت چند شبه میخواهم چند شعر براتون بنویسم

شاعر :استاد حسین پناهی

مثل همیشه نظر فراموشتون نشه  

 

رنگ متنخواب بودم من به خلوت،خواب خواب

فارغ از افسون اب و باد و خاک و افتاب

ماده ببری امد و بر هر دو چشمم لیس زد

من دویدم رو به صحرا

تا بپرسم راز خوابم را

لاله ای از دور بانگ هیس زد

ایستادم چشم در چشم سراب

خاک با بهت نگاهم طرح یک تندیس زد

....................  

 

.............

شب ،شیرین،راه،دور ،مرگ،دست،ملخ،افق،چوب،اتش

تو چون دیگی نو در جهیزیه تاریخ میدرخشی

روز،تلخ،راه،دور،مرگ،سایه،دره،اسمان،اتش

و من چون اخرین اسکناس در جیب یک ملوان پیر مچاله ام

............


کلمات کلیدی: دکتر شریعتی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 86/2/11:: 12:10 صبح     |     () نظر

سلام دوستان

اولش از همتون معذرت میخواهم که نتونستم بهتون تو این مدت سر بزنم یا این دل مجنون رو به روز کنم و به عبارتی بی معرفتی کردم.

اما خداییش این حق رو به من بدین که وقت نداشتم و از این جهت تحمل بار شرمندگی بر من اسون میشه

خوب ! از این گفته ها بگذریم

شهادت امام حسین و یاران با وفاش رو به همتون تسلیت میگم و امیدوارم اقا به حق بزرگیشون همهمون رو به راه راست هدایت کنه

در نهایت:

یا حسین نام تو الهام شده بر دل من

یا حسین نام تو بر خاک شده در گل من

دکتر شریعتی:

یا حسینی میرویم،یا زینبی می مانیم،در غیر این دو صورت یزیدی هستیم

حافظ میگه : به صورت تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم

ولی من میگم:به سیرت تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم


کلمات کلیدی: زندگی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 85/12/6:: 1:57 عصر     |     () نظر

گوته در منظومه ای به نام (قصیده محمد )که در سال 1773سروده است به ستایش محمد  و نبوغ خلاق وی می پردازد  و بدینسان نضج و تکوین نیروهای بشر دوستانه  ومترقی را در کشور المان نوید میدهد.
گوته در ابتدا مصمم بود  در باره حضرت محمد درام شکوهمندی بنگارد .
از طرحهای اولیه این درام ،که متاسفانه به مرحله اجرا در نیامد  دو قطعه باقی مانده اند  .
قطعه اول که قصیده محمد نام دارد  در نیایشاین پیشوای مسلمانان است:

هان که این چشمه کوهساران
با فروغ وجد
همانند نگاه اخترانی است  که بر فراز ابرها استوارند
فرشتگان مینو سرشت،بین سنگها و بوته ها
صباوت او را پرورانده اند
با طراوت شباب ،از انبوه ابرها بیرون میتراود
به روی صخره ها ی مرمری فرو میریزد
در نقب های ستیغ جبال ،به دنبال ماسه های رنگین روان است
و با گامهای پیشرو پیشوایان  چشمه های همزاد را با خود میبرد

 

قطعه دوم  که طبق طرح گوته میبایستی مدخل و سراغاز درام باشد ،سخنانی است که حضرت محمد با خود میگوید :

حضرت محمد تنهاست.
مزارع
اسمان مشحون از ستارگان است
نتوان یافت تاثرات شما را
کیست که به شکوه ها گوش فرا میدهد
کیست که دیده به دیدگان ملتمس میگشاید
عاد ، این کوکب کریم،به این سو میدرخشد ،
خداوندا،ای مولای من،او رحیمانه به من مینگرد
بمان،بمان!ایا نگاهت را از من منحرف میسازی؟
چگونه میتوان وجود نهانی را دوست داشت؟
درود بر تو ای ماه،ای طلیعه افلاک
خداوندا‍،ای مولای من، تو فروزنده صراط منی
نگذار ،نگذار که من و امتم  در ظلمت ضلال فرو مانیم
ای خورشید اذرین،به تو این قلب سوزان را ایثار میکنم
خداوندا ،ای مولای من ، با دیدگان جهان بینت رهنمونم باش
ظلمتی عمیق مرا در بر میگیرد
ایا تو فرو می ایی ای تجلی جلال؟
ای قلب عشق افرین،در اغوش گیر افریدگار را
خداوندا‍،ای دوستدار عالمیان، ای مولای من
تو خورشید ،ماه و ستارگان،گیتی ،اسمان و مرا افریدی.

به نظر من شکوهمند بود. نظر شما چیه؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 85/8/26:: 7:54 عصر     |     () نظر

شب قدر است و طی شد نامه هجر

ســـــلام فیه حتی مطلــــع الفجـــــر

 


کلمات کلیدی: زندگی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 85/7/21:: 11:58 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10      >