سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه جامه دانش بپوشد، عیبش از مردم نهان ماند . [امام علی علیه السلام]
دل مجنون

سلام

نوشته ای که میخوانید بر گرفته از کتاب فاطمه ،فاطمه است اثر دکتر شریعتی میباشد

تاریخ چاپ کتاب 1350/4/14می باشد

فاطمه ، فاطمه است

گریه ای که تعهد و آگاهی و شناختن محبوب و یا فهمیدن و یا حس کردن ایمان را به همراه نداشته باشد، کاری است که فقط به درد شستشوی چشم از گرد و غبار خیابان به کار می آید

فراموش نکنیم که یکی از اولین کسانی که بر سرگذشت حسین بزرگ گریست عمر سعد بود و نخستین کسی که بر این گونه گریه بر حسین ملامت کرد ، شخص زینب بزرگ

هیچ مذهبی و هیچ تاریخی و هیچ ملتی چنین خانواده ای ندارد، خانواده ای که در ان پدر علی است، مادر ، فاطمه و پسر، حسین ودختر،زینب.همگی در زیر یک سقف و یک عصر و یک خانواده.

و در عین حال به هیچ خانواده ای ، از جانب هیچ ملتی این همه عشق و اخلاص و و ایمان و شعر و خون نثار نشده است

اما این عشق ها عقیم مانده اند، این اشک ها، همچو بارانی که بر شوره زار ببارد،سبزه ای در این کویر نمی رویاند واین همه فداکاریها،سرمایه ها،آمادگی ها و تجمع ها و نیروهای انسانی و وقت ها و فرصت های عزیز نیرو بخش هدر میرود

مقصر کیست؟

دانشمند ،

که پابپای توده،مسئولیت خویش را انجام نمیدهد، او می بایست به توده آگاهی و شناخت و جهت میداد ، اما نداد

همه نبوغها و استعداد ها ی بزرگ ما به کار فلسفه، کلام،تصوف،فقه و اصول،ادبیات و معانی و بیان و بدیع و صرف و نحو مشغول شدند و از سالها تحقیق و تفکر و رنج علمی خویش،برای توده مردم-جز یک رساله عملیه در آداب طهارت و انواع نجاست و احکام حیض و نفاس و شکیات نماز -کاری نکردند

و رسالت حرف زدن با مردم و شناساندن اسلام را به کسانی واگذاشته اند که تنها به این دلیل مبلغ شده اند که استعداد آن را نداشته اند که مجتهد شوند!

در این میان انصاف دهید سرنوشت مردم چه میشود و سرگذشت مذهب

لازم نیست خیلی فکر کنید، نه،

فقط ببینید

این است که ملتی ایمان و عشق دارد و قران و نهج البلاغه دارد و علی و فاطمه دارد و حسین و زینب دارد و یک تاریخ سرخ دارد و سرنوشتش سیاه است

به چه وچه ها مشغولید؟

از چه سخن میگویید؟

در طول این سالها کو یک کتابی برای مردم تا بدانند که در این قران چیست؟ به جای این همه مدح و ثنا و شعر و تصنیف و نوحه و سینه در عشق مولا چرا زبان مرا در میان مردم بسته اید؟

اگر این مرد در عاشورا بر سر و تنش تیغ میکشد و به عشق حسین از شکنجه و درد خویش لذت میبرد و حسین را کج میشناسد و کربلا را بد میفهمد مقصر کیست؟

اگر این زن با تمام وجودش میگرید و یاد فاطمه و یاد زینب اتش به جانش می زند و عاشقانه جانش را می بخشد ، اما این دو را نمیشناسد و یه جمله از سخنانشان را نمیداند و یک خط از شرح حالشان را نخوانده و فقط فاطمه را در کنار در خانه اش ، و در لحظه ای که در به پهلویش میخورد به یاد می اورد و زینب را در لحظه ای که از خیمه به سراغ شهیدی بیرون می پرد ، و فقط از صبح عاشورا تا ظهر عاشورا از او خبر دارد و از عصر عاشورا دیگر برای همیشه گمش میکند. آگاهی او همینجا به پایان میرسد؟

 و اگر فرد تحصیل کرده و روشن فکر قضاوتش این باشد که دین گریه و نوحه وعزا و مصیبت به چه کار آید؟ این همه شور و عشق و ناله وزاری ب رحسین و فاطمه و زینب از کار یک ملت اسیر عقب مانده که به آزادی و نفی ستم و شور آزادی محتاج است،چه گرهی میگشاید؟

محمد ، قران ،علی،فاطمه، حسن ، زینب،عدالت، امامت ، تقوی ، اجتهاد،جهاد،شکنجه،شهادت ، کربلا.....

پس چرا از این همه-که هرکدامش به تنهایی ملتی را زندگی و بیداری و حماسه میتواند ببخشد هیچکدامش اثری ندارد؟

پس مقصر کیست؟

در یک کلمه : عالم

شناحتن است که به انسان عشق و آگاهی میدهد وعلت اصلی تناقضهای مدام ما نشناختن است.

و این چنین است:فاطمه چهره ای که در پشت مدح ها وثنا و گریه ها و نوحه های همیشگی پیروانش ناشناخته مانده است

در جامعه ایران و در جامعه های اسلامی سه چهره از زن داریم:

یکی چهره زن سنتی است و یکی چهره زن متجدد و اروپایی ماآب

ویکی هم چهره فاطمه که هیچ شباهتی و یا وجه مشترکی با چهره ای به نام زن سنتی ندارد همانطور که مشترکاتی با زن مدرن

 


کلمات کلیدی: دکتر شریعتی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 85/4/8:: 4:15 عصر     |     () نظر