سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دست شدن دوستان ، غربت است . [نهج البلاغه]
دل مجنون

شعر من آینه تلخ غبارین مردی است

که تو را دل سوزین اندوهناک در خود هوار میکشد

و بسی هق هق که در خواب آدمستان منحوس نفسهایم پس مانده اشکها میشود

مرا این بود نی ، تو را این بود ای

کثیف رویایی که مرا در من میپیچد

به چشم هایم پوز خندی مه آلوده هدیه میدهی

وین سو ، آن سو نیستت

در خواب هم سخره گرفتنت آسان مینماید

وین عبث شوم بی پایان دست بر شانه ام دارد

لذت آه را در وجود رهاییم منعکس می کنم

وین چنین آه را نیز بی مقدمه اکنون هوار می کشم.

شاید که بشنوی

شاید

 فقط شاید  دوای درد های منست

 تازه آن هم شاید.


کلمات کلیدی: دکتر شریعتی


نوشته شده توسط محمد حسین ساکت 85/4/1:: 9:35 عصر     |     () نظر