
شما تکرار کردين تشيع برداشت درستي است از اسلام و من کاملا مخالفم
تشيع خود اسلام و لا غير به گفته دکتر شريعتي"تشيع هيچ نيست جز اسلام . نه ان چنانکه به ما ميگويند اسلام به اضافه چيز هاي ديگر . نه. تشيع يعني اسلام ناب . اسلام منهاي خلافت و عربيت و اشرافيت
اين شيعه نيست که دو اصل عدالت و امامت را به اسلام افزوده بلکه اسلام منهاي عدالت و امامت دين اسلام منهاي اسلام است"
ش شما ميگين که شفاعت از اسلام بايد حذف بشه و کاملا حرف اشتباهيست
شفاعتي که شما ميگين بايد از اسلام حذف بشه شفاعتيه که خداوند رو مثني ميدونه و براي خدا شريک قائل ميشه و البته اين شفاعت در اسلام وجود نداره .
ممکنه که در باور افراد چنين تلقي بشه يا برداشت بشه . اما مهمترين رکن از ارکان اسلام توحيده که به وحدانيت خدا اشاره داره و مسلماني که براي خدا شريک قائل بشه و به قول شما نگرشش راجع به مسئله شفاعت اين رو به ما بگه ديگه مسلمان نيست. من بار ها گفتم و هنوز هم ميگم که در شفاعت اصل خداست و بنده خدا (خواه محمد و خواه علي يا هر کس ديگه) واسطه است نه عامل شافع
شما فرمودين که اگر ما به جاي منفعت نفساني خودمون به خدا فکر کنيم معصوم زاده خواهيم بود. اين رو من به هيچ وجه قبول ندارم . ما معصوم نبوده و نيستيم . اما امامان معصوم زاده شدند و معصوم زيستند و معصوم مردند
در مورد مسيح فرموده بودين مسيح شفاعت نميکرده و معجزه ميکرده.ميشه شما تفاوت شفاعت مسيح و معجزه رو بيان کنين؟
شفاعت مسيح همان چيزي است که ما از اون به معجزه تعبير ميکنيم و همان نيروي الهي است که در اختيار مسيحه و ذاتش خداست و مسيح فقط نمايش دهنده قدرت الهي است و بس
ببخشين شما فرمودين پيامبران نقش اصلاحي در مذاهب داشتن. همه پيامبران وظيفه اي رو که شما اشاره کردين رو نداشتن
پيامبران به دو دسته تبليغي و تشريعي تقسيم پذيره که 5 پيامبر پيامبر تشريعي بودن و ديني نو بر مردم عرضه کردن (ابراهيم . موسي . عيسي. محمد .نوح)که پيامبران اولو العزم ناميده ميشن و داراي شريعت مخصوص و کتاب مخصوص ميباشند
اون پيامبراني رو که شما ميگين نقش اصلاحي در مذاهب داشتن ساير پيامبران هستن نه پيامبران اولو العزم