با سلام ، يه خبر ، وب لاگ جالب داري، در حضور حي آپ شد

منتظر نظرات شما هستم

سلام.

ديدي زود قضاوت كردي.

داشتم متن جوابت رو آماده ميكردم كه بهتون خبر هم بدم.

پيامهامون هم تقريبا همزمان ارسال شده.

ما مخلص شما هم هستيم

يا علي

سلام

ممنون از نظرات کامل و جامعي که فرموديد.

در همون قسمت عصمت معصومين عليهم السلام پس با هم اختلاف عقيده داريم. يعني شما عصمت رو امري جبري ميدونيد؟ اگر اينطور باشه که شما ميفرماييد پس چه برتري بر ملائک دارند؟ ملائک هم چون خدا خواسته نميتونند گناه بکنند. معصومين هم همينطور پس چه فرقي بينشون هست؟

شايد بشه اينطور بگيم که خداوند همه معرفت خويش رو در ظرف وجودي معصومين عليهم السلام ريخته و اونها به کنه وجود ذات اقدس پروردگار رسيدند و خوب کسي که به اين مقام برسه صد البته مرتکب گناه نميشه. اما اينکه خدا خواسته که اونها گناه نکنند به نظر بنده امر صحيحي نيست چون اگر خدا ميخواست که من هم گناه نکنم ، خوب من هم مرتکب گناه نميشدم پس عصمت مزيتي بر کسي نيست.

با ادامه بحث به روزم

معرفت امام عصر روحي فداه

يا علي

ببين دوست من چرا داري از جهالت طرفداراي مي کني به اين چه مي گويند بهاين مي گويند تحجر همين ايت الله مجلسي مي فرمايند که اگر اشکت نمي ايد تظاهر به گريه کن . ( اي بابا ) اين حديث را از اما صادق روايت مي فرمايند در فوايد گريه .
بازم بگم . فساد هاي اجتماعي فعلي . تظاهر گرايي هاي فعلي نتيجه غير واقعي اين نظريات است . چرا چون ان موقع مردم بي سواد بودن . نمي فهمديدن وهمه چيز رااحساسي قبول مي کردن . اما امروز همهبا سودن کتاب مي خوانن . با جهان ارتباطات امروز که ديگر مرز جغرافيايي و بينشها و تفکرات ديگر نمي توان به براي اينگوفته ها توجيح تراشيد . درد شريعتي عصر امروز ما بود . خود شما مي گين امام زمان که بيايد يک دين تازه مي اورد . من نمي گم خود همين روحانيون ميگويند . چرا بياد يک دينکه هما اسلام اوليه است را بياورد . پس ما مشکل ديني داريم . ايا مشکلات جز همين تحجر بازيهاست . دوست عزيز نبايد بي اعتنا بود . خيلي درد در جامعه اسلامي مااست . خود هم انو مي بيني .
اميدورام که تونسته باشم تفکراتم براي شما روشن کنم
بازم سپاس گذارم و خداوند را شاکر که اين گفتگو هاي سلام انجام مي گيرد .
باتشکر

بنام خدا
دوست عزيزم سلام
اقاي مرتضي عزيز شما بر اساس گفته امام خميني فرمودين که روحانيون ان موقع در باري نبودن . ولي من بر اساس تاريخ به شما ثابت مي کنم که چگونه تاثير وجودي ايشان در شاهان اين موقع نمايان اضع است .
1- شخص نامبرده ايت الله مجلسي است . ايشان يک روحاني بودن که حکومت سست صفويي را تعيد کردن و در امور سياسي با شاهان در مبادرت بودن .
2- نقش تفکرات ايشان در منقرض شدن صفويه بسيار شيواست که متاسفانه ما هرگز به اين نکته توج نمي کنيد . تاريخ صوفيه و بخصوص اخرين شاه ان که شخص شخيص شاه سلطان حسين صفوي هست و چگونگي اشغال اصفهان توسط افغانها را مورد مطالعه قرار دهيد بعد بريد کتاب گنجينه هاي معنوي ايت الله مجلسي را مطالعه کنيد که براي هر کاري دعوا دارن . خيلي جالبه که ابو علي سينا براي کسب علم طب اين همه زجرو ستم ديده اما اگر مثل ايت الله با دعوا به رفع درد وقم مردم مي کرد ديگر به اين رنج ها نيازي نبود . دوست گرامي زماني که افغانها به ايران حمله کردن به شاه سلطان حسين گفتن کهاقا اينها وارد ايران شدن سپاه را براي مقابله با ايشان اماده کنيم ايشان گفتن نه دعا کنيد و نظريه بدين خداوند انها را نابود خواهد کرد . افغانهابه دروازه اسفهان رسيدن ايشان باز بر جهلي که علماي ان موقع پديد اورنده ان بودن پا فشار کرد تا امدن اصفهان را گرفتن چشمهايش را ازکاسه دراوردن و بچاره مردم اصفهان که چه بر سر شان نيامد با تفکرات اقايان روحاني . دوست عزيز شما کتاب مذور را حتما ديديد و خوانديد حتي با عرض پوزش براي رفتن به دستشويي هم دعا دارد . اخر کدام امام اينگونه بوده . اخر کجا پيامبر اينگونه بوده کجاي کتاب خدا اينگونه نوشته . اگر پيغمبرخدا قرار بود اينچنين به دعوا نيايش ميپرداخت کي بايد جهاد مي کرد چرا بايد روحانيون ما هميشه از اين افراد بجاي حذف گفتهاي بد ايشان و گفتن حقيقت و باز بيان گفته و زحمات ديگر ايشان خوب را از بد جدا کنن و موجب اين نشوند عوام امروز بدون هيچ دليلي اينها رو قبول نکنن . بقول معرف کل را فداي جزکنن .
طي گفتهايشما انسانها به دو دسته تقسيم ميشون . 1- انسانهاي خطا کار 2- انسانهاي بي خطا

ادامه بالا :
شما مي گويد که انسانهاي خطا کار بخاطر اختيار وحق تصميم گيري مي توانن از شيطان بدتر و يا به بلا ترين مقامها برسن .ولي نگفتين ايا اين مقامهاي بالا همان مقام انسانيت است . اما دسته دوم که زاد تفکر متعصب دينيست که در تمامي اديان يافت مي شود . اينها بيگناه افريده شدن . و خداوند انها افريد که بي گناه بميرند خوب باز هم شود همون فرشته . پس حضرت علي بي اخيار بوده و اما حسين نيز بي اختيار وفقط به خواست خدا به کربلا رفته . تا اسلام فقط زنده بماند . اينجاست که من گفتم اين حسيني که شما به من معرفي مي کنيد چه بدرد من مي خورد . او امده کارش را ماشين وار ربات وار انجام داده و شهيد شده رفته . مثل پسر خدا عيسي مسيح ( البته از ديگاه مسيحيان نه بنده ) او که گناه نمي داست چيست . او که مورد گناه واقع نمي شده . پس بين من وايشان هيچ وجه اشتراکي نيست که من بخواهم از ايشان استفاده کنم . چون او يک نوع انساني ديگر است ومن يک نوع انساني ديگر . ( اينها که گفتم نظر من نيست چيزي که شما ميگين اين معني را دارد ) دو مرتبه قبل هم گفتم که من هم شيعه هستم باز هم تکرار مي کنم . پس بدنبال خصومت عقيدتي در صحبتهاي بنده نگرديد .
در مورد معامله اي مثال زدين . بايد بگم که اينجا قضاوتست نه معامله .
ببين تحجر چگونه رخ مي دهد اين داستان را هم شما حتما شنيد : و براي دوستان هم مفيد است متاسفانه روحانيون ما ان حرفها رو زياد در محرم تکرار ميکنن .
روزي در ماه محرم بود و مردم براي هيتهاي عذاداري غدا درست مي کردن در ان محله يک زني بود که زنا کار بود اين بنده خدا ميره از اتيشي که زير ديکها بود براي خونه خود اتشي بگيره که خاکستر ان بر چشم ان زن ميره و اشک از چشمانش مي ايد . اينبنده خدا مي ميره يکي از ايناقايان محترم با ايمان شبي خواب ايشان را ميبينه که ايشان با لباس زيباي واراسته امده مي گه خوب چه شد مگي من وقتي براي محاسبه بردن خدا به من اخم کرده بو با لحن بد با من صحبت مي کرد و همش از کارهاي گذشتم برمن سرکفت مي زدن . که يک دفعه يک اقاي وارد شد ودست منو گرفت و لحن خدا محبت اميز شد و تمامي گناهان منو بخشيد ( اخ خدايا )

با عرض سلام ادب و احترام

از شما دوست عزيز و گراميم بابت حضور سبزتان در وبلاگ مسجد و كليسا كمال تشكر را دارم. مسجد و كليساي ما هميشه به روي شما باز است. با تشريف فرمايي خود و ارائه نظرات و پيشنهادات و انتقادات خود ما را در رونق دادن به آن ياري فرماييد.