بنام خدا

دوست عزيزم سلام

شايد بگم شرمنده ام از اين همه لطف شما با هم كم باشه . ديگه بايد لباسهاي تحجر از تن در اورد . بايد لباسهاي آرامش از تن پاره كرد . ديگه فرست نيست . بايد گفت . بايد فرياد زد . بايد از اين همه ظلم بر محمد خاندانش به به دست مسيحت و يهوديت . بلكه از جهل خودمان فرياد زد . بردارم . علي را ابن ملجم يهودي نكشت . شميشيرش هم ضربه اي نبود كه علي را بكشد . اين جهل بود كه علي را مشتاق به مرگ مي كرد . علي (ع) مگر نمي گويد به خداي كعبه رستگار شدم . اين رستگار از چيست . از اين است كه از بين يك مشت كر ولال و كور داشت مي رفت . حقيقت در بين اين ناشنوايان چقدر مظلوم مي تونه باشه . 1400 سال هر چه خواستن كردن بس نيست . بسته گفتن و اشك ريختن و سياه بازي كردن . اين همه درد در جامعه ما بخاطر يك مشت افكار پوچ قرون وسطيي اين روحانيت است . بايد با قران آشتي كنيم . جز اين ديگه برايم راهي نيست . حسين در صحراي فرات باكي مي خواست بجنگه برا چي براي جهل . به تو اين دسته ها عزادار همه انها رو خواهي ديد . ما در شبانه روز بسيار عيسي ها رو مصلوب و حسين ها را شهيد و بر فقر علي ها ضربه مي زنيم .

ببخشيد دردر دلي بود